شمام تجربه کردید که یه بسته رو بهتون امانت بدن و ازتون بخوان مراقبش باشید؟ شده تا حالا خودکارتون دستِ دوستتون جا بمونه و وقتی میرید ازش پس بگیرید ببینید خودکارِ نو نصفه شده؟ پیش اومده که دوستتون ازتون یه لباس قرض بگیره یا شما برای رفتن به مراسمی لباس دوستتون رو بپوشید؟ تا حالا مامان غذا رو به شما سپرده و سفارش کرده که مثلا توی یه ساعتِ خاصی شعله ی گاز رو خاموش یا روشن کنید؟ یا مثلا پیش اومده که به جایِ کاپشن خودتون کاپشن دوستتون رو که خیلی شبیه به شما بوده بپوشید؟

اگر تویِ این موقعیت ها قرار گرفتید باید بدونید که به تمامِ این موقعیت های بالا میگن امانت‏داری، هر زمانی که هر کسی چیزی رو به ما میسپره تا ازش مراقبت کنیم یا وقت هایی که ما وسیله ای رو از کسی قرض میگیریم یعنی باید امانت دار وسیله ی دوستمون باشیم.

اما اگر بخوایم دایره ی این امانت داری رو وسعت بدیم باید بگیم که امانت داری به نگه داریِ وسایلِ دوستان و آشنایانِ ما محدود نمیشه. شده یکی از دوستاتون بیاد و شروع کنه باهاتون حرف زدن و ازتون راهنمایی بخواد؟ مثلا بخواد یه مساله ی ریاضی رو براش توضیح بدید یا بخواد طرز کار با یه نرم افزار رو ازتون یاد بگیره؟

تمامِ اون مدتی که دوستتون کنارِ شماست و داره سوالاتش رو مطرح میکنه، وقتش رو به امانت در اختیارِ شما گذاشته. وقتش رو به شما داده تا برای منظورِ خاصی ازش استفاده کنه، اکثرِ آدما تویِ این موقعیت شروع به گفتنِ حرفهایِ نامربوط و طرحِ خاطره میکنن، ما اگر بخوایم کلیشه نباشیم، باید از وقتِ دوستمون به بهترین نحو امانت داری کنیم و تویِ اون زمانِ دقیقا مطلبی که از ما میخواد رو براش توضیح بدیم. پس بیاید کلیشه نباشیم و امانت‏دارهای خوبی باشیم.


نویسنده: ملیکا مشتاقی