کسى که عزت می‌‏خواهد، پس عزت، همه از آنِ خداست.

خیلی از کارهای روزانه ما، تلاش‌های ما توی زندگی، از سرِ آن است که دوست داریم عزیز بشویم. به آبرو و اعتباری برسیم. توی چشمِ خلایق کم و پست و حقیر جلوه نکنیم. درس می‌خوانیم، کار می‌کنیم، پول درمی‌آوریم، لباسِ خوب می‌پوشیم، خانه‌ی خوب، ماشینِ خوب، شغل خوب، همسر و بچه‌های خوب... دوست داریم بقیه هم ببینند و به ما به دیده‌ی تحسین نگاه کنند. به هر دری می‌زنیم و هر تلاشی می‌کنیم تا سرِمان را بالا بگیریم میان خلق خدا. بعد این وسط، اگر لطمه‌ای بخورد به این داشته‌هایمان، دیگر انگار همه‌ی آن عزت و آبرویمان را باخته‌ایم.

بعضی‌ها اما عزت و اعتبارشان را از پول و خانه و ماشین و مدرک نمی‌آورند. هیچ‌کدام از این‌ها را هم ندارند اما توی چشم خلایق عزیزند، معتبرند. قرآن یادِمان می‌آورد که اگر دوست داریم عزیز باشیم، باید به منبعِ واقعی‌اش مراجعه کنیم. به کسی که همه‌ی عزّت، مالِ اوست. به کسی که عزیز شدن و ذلیل‌شدن در دست اوست.

بعضی‌ها اعتبار و آبرویشان خداست، عزیزشدن‌شان مالِ آن است که به خدا وصل‌اند. تویِ دل مردم محترم و دوست‌داشتنی‌اند بی‌آن‌که داشته‌ی دنیاییِ ویژه‌ای داشته باشند. خدایی که وعده داده اگر حسابِ خودتان با من را صاف کنید، رابطه‌تان را با من اصلاح کنید، من خودم تضمین می‌کنم که رابطه‌ی شما را با مردم اصلاح ‌کنم، درست ‌کنم،  حتی بالاتر از این؛ توی قرآنش(مریم/96)  وعده داده که محبتّ اهل ایمان و عمل را توی دل‌ها می‌اندازد. آن‌ها را پیشِ مردم عزیز و دوست‌داشتنی می‌کند. خدایی که بلد است توی قلب‌ها نفوذ کند، خدایی که بلد است ذهنیت‌ها را، محبت‌ها را، علاقه‌ها را تدبیر کند، مدیریت ‌کند.


بسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم
مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً



نویسنده:مریم روستا